سوته دل |
حکایت مورچه و بایزید نقل است که چون از مکه می آمد به همدان رسید. تخم معصفر ] تخم یک نوع گل بنفش[ خریده بود. اندکی در خرقه بست و به بسطام آورد. چون بازگشاد، موری چند درآن میان دید. گفت: « ایشان از جایگاه خویش آواره کردم » . برخاست و ایشان را باز همدان بردو آنجا که خانه ایشان بود، بنهاد .تا کسی که در التعظیم لامرالله به غایت نبود در عالم الشفقة علی خلق الله بدین درجه نباشد. [ چهارشنبه 91/5/25 ] [ 8:47 عصر ] [ سوته دل ]
[ نظر ]
|
|
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |